ادامه پارت ۱۲
ساخته شده است.»**
این تولد، آخرین مهر تاییدی بود که هیچ کس نمیتوانست زیر سؤال ببرد. لیا تبعید شده بود، توطئههای داخلی خنثی شده بودند و جانشین امن بود.
**۲. دیدار نهایی (مجازی):**
در یک شب آرام، «ا.ت» به تهیونگ گفت: «حالا که او رفته و ما امنیت داریم، از بابت لیا متأسفم، اما او خودش این مسیر را انتخاب کرد.»
تهیونگ دست او را گرفت: «او انتخاب کرد که در برابر عشق ما بایستد. ما فقط بر روی آینده تمرکز میکنیم.»
**وضعیت کنونی:** داستان به هدف نهایی (تولد پسر و تثبیت کامل خانواده سلطنتی) رسید.
---
### پارت دهم: پایان و آغاز یک دوره جدید (نتیجهگیری)
سالها گذشت. شاهزاده جوان با بزرگ شدن، شباهت زیادی به تهیونگ و هوش نافذ «ا.ت» پیدا کرده بود.
«ا.ت» اکنون ملکه مادر بود و در کنار تهیونگ، یک دوران طلایی از صلح و توسعه را برای امپراتوری به ارمغان آورده بود. سیاستهای او در آموزش و تجارت، امپراتوری را قویتر کرده بود. سوبون با نهایت احترام، همچنان در خدمت بود.
داستان با نمایی از «ا.ت» و تهیونگ که در بالکن کاخ ایستادهاند، در حالی که پسرشان در باغ بازی میکند، به پایان میرسد. آنها به یکدیگر نگاه میکنند. دیگر هیچ توطئهای در کار نیست؛ فقط حکمرانی مشترک.
**پایان داستان.**
---
**آیا این سیر سریع برای رسیدن به هدف نهایی شما رضایتبخش بود؟**
این تولد، آخرین مهر تاییدی بود که هیچ کس نمیتوانست زیر سؤال ببرد. لیا تبعید شده بود، توطئههای داخلی خنثی شده بودند و جانشین امن بود.
**۲. دیدار نهایی (مجازی):**
در یک شب آرام، «ا.ت» به تهیونگ گفت: «حالا که او رفته و ما امنیت داریم، از بابت لیا متأسفم، اما او خودش این مسیر را انتخاب کرد.»
تهیونگ دست او را گرفت: «او انتخاب کرد که در برابر عشق ما بایستد. ما فقط بر روی آینده تمرکز میکنیم.»
**وضعیت کنونی:** داستان به هدف نهایی (تولد پسر و تثبیت کامل خانواده سلطنتی) رسید.
---
### پارت دهم: پایان و آغاز یک دوره جدید (نتیجهگیری)
سالها گذشت. شاهزاده جوان با بزرگ شدن، شباهت زیادی به تهیونگ و هوش نافذ «ا.ت» پیدا کرده بود.
«ا.ت» اکنون ملکه مادر بود و در کنار تهیونگ، یک دوران طلایی از صلح و توسعه را برای امپراتوری به ارمغان آورده بود. سیاستهای او در آموزش و تجارت، امپراتوری را قویتر کرده بود. سوبون با نهایت احترام، همچنان در خدمت بود.
داستان با نمایی از «ا.ت» و تهیونگ که در بالکن کاخ ایستادهاند، در حالی که پسرشان در باغ بازی میکند، به پایان میرسد. آنها به یکدیگر نگاه میکنند. دیگر هیچ توطئهای در کار نیست؛ فقط حکمرانی مشترک.
**پایان داستان.**
---
**آیا این سیر سریع برای رسیدن به هدف نهایی شما رضایتبخش بود؟**
- ۱.۷k
- ۲۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط